تویِ این مدت طولانی که نوشته های طولانی نداشتم، واقعا خبر جدیدی وجود نداشت. یک زمستان سرد و بدونِ بارون، خشک و بی روح. رو به روی اتاقم درخت هایِ بی برگ ! واقعا حوصله نداشتم برای نوشتن. چی رو باید مینوشتم. زندگیِ روتین و تکراری رو ؟ دوران کرونا و خونه نشینی. واکسنی که ساخته شده و به ما نخواهد رسید! احساس میکنم بدنم خشک شُده. نرم کننده قرمز گیرم نیومد و مجبور شدم همون آبی رو بخرم . همون نرم کننده آبی که بوش منو میبره به خونه قبلی.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت